English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (5314 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
monopoly management U مدیریت انحصاری
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
monopoly U امتیاز انحصاری کالای انحصاری
monopolies U امتیاز انحصاری کالای انحصاری
computer managed instruction U اموزش با مدیریت کامپیوتردستورالعمل با مدیریت کامپیوتر
smarted U buH یا متمرکز کننده شبکه که میتواند اطلاعات وضعیت را به ایستگاه مدیریت برگرداند و به مدیریت نرم افزار امکان تشخیص راه دور هر پورت را بدهد
smart U buH یا متمرکز کننده شبکه که میتواند اطلاعات وضعیت را به ایستگاه مدیریت برگرداند و به مدیریت نرم افزار امکان تشخیص راه دور هر پورت را بدهد
smarting U buH یا متمرکز کننده شبکه که میتواند اطلاعات وضعیت را به ایستگاه مدیریت برگرداند و به مدیریت نرم افزار امکان تشخیص راه دور هر پورت را بدهد
smarter U buH یا متمرکز کننده شبکه که میتواند اطلاعات وضعیت را به ایستگاه مدیریت برگرداند و به مدیریت نرم افزار امکان تشخیص راه دور هر پورت را بدهد
smarts U buH یا متمرکز کننده شبکه که میتواند اطلاعات وضعیت را به ایستگاه مدیریت برگرداند و به مدیریت نرم افزار امکان تشخیص راه دور هر پورت را بدهد
smartest U buH یا متمرکز کننده شبکه که میتواند اطلاعات وضعیت را به ایستگاه مدیریت برگرداند و به مدیریت نرم افزار امکان تشخیص راه دور هر پورت را بدهد
CMOT U استفاده از پروتکلهای مدیریت شبکه CMIS , CMIP برای مدیریت دروازه ها در یک شبکه TCP / IP
command management system U سیستم مدیریت فرماندهی سیستم مدیریت یکان
exclusive U انحصاری
patents U انحصاری
patented U انحصاری
patenting U انحصاری
monopolistic U انحصاری
soles U انحصاری
patent U انحصاری
merest U انحصاری
sole U انحصاری
sole right U حق انحصاری
mere U انحصاری
army class manager activity U سازمان مدیریت طبقه بندی اماد در نیروی زمینی مدیریت طبقه بندی اماد
monopoly position U موقعیت انحصاری
patent U دارای حق انحصاری
patented U دارای حق انحصاری
market trust U بازار انحصاری
patents U دارای حق انحصاری
monopolist U سیاست انحصاری
exclusive or U یای انحصاری
preemptive U قبضهای انحصاری
patenting U دارای حق انحصاری
monopoly price U قیمت انحصاری
monopoly output U تولید انحصاری
monopoly restriction U محدودیت انحصاری
sole agent U نماینده انحصاری
monopoly bank U بانک انحصاری
sole U تنها انحصاری
soles U تنها انحصاری
restricted U مقیدالتداول انحصاری
monopolistic competition U رقابت انحصاری
monopoly power U قدرت انحصاری
monopolizing U امتیاز انحصاری گرفتن
patents U انحصاری به ثبت رساندن
monopolized U امتیاز انحصاری گرفتن
monopolising U امتیاز انحصاری گرفتن
monopolised U امتیاز انحصاری گرفتن
monopolize U امتیاز انحصاری گرفتن
exclusive economic zone U منطقه اقتصادی انحصاری
monopolises U امتیاز انحصاری گرفتن
exclusive or cate U دریچه یای انحصاری
exjunction gate U دریچه یای انحصاری
exclusive or element U عنصر یای انحصاری
exclusive or gate U دریچه یای انحصاری
sole selling right U حقوق فروش انحصاری
patent right U حق انحصاری ثبت شده
patent U انحصاری به ثبت رساندن
sole distributor contract U قرارداد توزیع انحصاری
theory of monoplistic competition U نظریه رقابت انحصاری
patented U انحصاری به ثبت رساندن
monopolizes U امتیاز انحصاری گرفتن
oligapoly U فروش نیمه انحصاری
oligopsony U خرید نیمه انحصاری
patenting U انحصاری به ثبت رساندن
sole arbitrator U حکم یا داور انحصاری
fixed stock U مالک انحصاری سهام
monopolization U گرفتن امتیاز انحصاری چیزی
patent law U قانون ثبت انحصاری اختراعات
exclusive nor gate U دریچه نقیض یای انحصاری
sole tenant U مستاجر انحصاری مستاجری که شریک ندارد
patent U حق ثبت شده انحصاری برای استفاده از اختراعی
patents U امتیازیاحق انحصاری بکسی دادن اعطا کردن
patenting U حق ثبت شده انحصاری برای استفاده از اختراعی
patenting U امتیازیاحق انحصاری بکسی دادن اعطا کردن
patented U حق ثبت شده انحصاری برای استفاده از اختراعی
patent U امتیازیاحق انحصاری بکسی دادن اعطا کردن
patented U امتیازیاحق انحصاری بکسی دادن اعطا کردن
patents U حق ثبت شده انحصاری برای استفاده از اختراعی
severalty U مالکیت انفرادی منافع زمین اجاره داری انحصاری
free fishery U حق انحصاری ماهی گیری درابهای عمومی بموجب فرمان شاه
countervailing power U مثلااتحادیه کارگران که درواکنش به قدرت تولید کننده انحصاری ایجاد میشود
copyrights U حق چاپ و انتشار انحصاری برای مولف اثر یا کسی که این حق را از او به انتقال گرفته است
copyright U حق چاپ و انتشار انحصاری برای مولف اثر یا کسی که این حق را از او به انتقال گرفته است
menage U مدیریت
generalship U مدیریت
superintendence U مدیریت
stage direction U مدیریت
matronage U مدیریت
managership U مدیریت
leadership U مدیریت
administratorship U مدیریت
conductorship U مدیریت
directorate U مدیریت
administrations U مدیریت
directorship U مدیریت
directorates U مدیریت
managements U مدیریت
administration U مدیریت
management U مدیریت
directorships U مدیریت
management report U گزارش مدیریت
management science U علم مدیریت
management system U سیستم مدیریت
managerial economics U اقتصاد مدیریت
materials management U مدیریت مواد
career management U مدیریت مشاغل
materiel cognizance U مدیریت کالاها
materiel management U مدیریت اقلام
materiel management U مدیریت اماد
concurrency management U مدیریت همزمانی
management graphics U مدیریت گرافیک
management expenses U مخارج مدیریت
financial management U مدیریت مالی
interlocking directorate U مدیریت واحد
file management U مدیریت فایل
file management U مدیریت پرونده
file management U مدیریت پرونده ها
trusts U مدیریت امانی
trusted U مدیریت امانی
educational administration U مدیریت اموزشی
foremanship U مدیریت سرکارگری
maladministration U سوء مدیریت
facilities management U مدیریت امکانات
data management U مدیریت داده ها
job management U مدیریت برنامه
inventory management U مدیریت موجودی
industrial management U مدیریت صنعتی
demand management U مدیریت تقاضا
trust U مدیریت امانی
directorate U مقام مدیریت
scientific management U مدیریت علمی
configuration management U مدیریت پیکربندی
directorates U مقام مدیریت
setup <idiom> U مدیریت داشتن
superintendence U ریاست مدیریت
superintendency U ریاست مدیریت
supply management U مدیریت عرضه
system mangement U مدیریت سیستم
task management U مدیریت کار
task management U مدیریت وفیفه
run the show U مدیریت کردن
resource management U مدیریت منبع
record management U مدیریت رکوردها
operational management U مدیریت عملیاتی
production management U مدیریت تولید
personnel management U مدیریت استخدام
ownership and management U مالکیت و مدیریت
personnel management U مدیریت پرسنلی
postal directory U مدیریت پست
pyramiding U مدیریت واحد
memory management U مدیریت حافظه
record management U مدیریت مدارک
flows U مدیریت جریان داده
project management system U سیستم مدیریت پروژه
flow U مدیریت جریان داده
flowed U مدیریت جریان داده
top level management U مدیریت سطح بالا
file management program U برنامه مدیریت فایل
wildlife management U مدیریت حیات وحش
memory management program U برنامه مدیریت حافظه
spatial data management U مدیریت داده فضایی
information management system U سیستم مدیریت اطلاعات
management information system U سیستم مدیریت اطلاعات
server U ول مدیریت صف چاپ و چاپگرهاست
project management program U برنامه مدیریت پروژه
lower level management U مدیریت سطح پایین
materiel cognizance U مدیریت تشخیص کالا
frameworks U مدیریت پایگاه داده
item manager U مدیریت اقلام تدارکاتی
middle level management U مدیریت سطح متوسط
intendancy U مدیریت حوزه مباشرت
institute of materials management U موسسه مدیریت مواد
input/output U مدیریت و کنترل میکند
information resource management U مدیریت منبع اطلاعات
letters of administration U سند مدیریت ترکه
directed U مدیریت یا سازمان دهی
directs U مدیریت یا سازمان دهی
database management U مدیریت پایگاه داده ها
data processing management U مدیریت پردازش داده
data management system U سیستم مدیریت داده ها
data management programs U برنامههای مدیریت داده ها
data base management U مدیریت پایگاه داده
data base management U مدیریت پایگاه داده ها
direct U مدیریت یا سازمان دهی
conveyancing U مدیریت از روی مهارت
dm U مدیریت داده هاanagement
framework U مدیریت پایگاه داده
management U مدیریت وریاست حسن تدبیر
data base management system U سیستم مدیریت پایگاه داده ها
army management structure U سازمان مدیریت نیروی زمینی
career management U مدیریت تهیه تخصصهای نظامی
CMIS U سیستم مدیریت شبکه قدرتمند
memory management U مدیریت حافظه [علوم کامپیوتر]
computer aided factory management U مدیریت کارخانه با استفاده ازکامپیوتر
Internet U مهندسی و مدیریت اینترنت است
data processing management association U انجمن مدیریت پردازش داده
database management system U سیستم مدیریت پایگاه داده سیستم مدیریت پایگاه داده ها
managements U مدیریت وریاست حسن تدبیر
relational database management U مدیریت پایگاه دادههای رابطهای
IAB U مهندسی و مدیریت اینترنت است
Recent search history Forum search
1معنی کنید: Residential Demand Side Management
1کارآفرینی
1nternal brand management of destination brands: Exploring the roles of destination management organisations and operators
1offshoring
2Research approaches are often considered to fall into one of two mutually exclusive categories.
0تجلی قرآنی در سیره مدیریتی امیرمومنان علی(ع) در حوزه وظایف مدیریت
0environmental munificence این عبارت چه مفهومی در مدیریت استراتژیک دارد؟
0نماینده انحصاری
0درخواست نمایندگی انحصاری برای ایران
0درخواست نمایندگی انحصاری برای ایران
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com